عصر بازار

بانکداری دیجیتال (بانکداری بدون شعبه)

عصر اعتبار- در قرن اخیر بانکداری مبتنی بر توسعه پول کاغذی و انتقال در شبکه‌های محلی بود، ولی در قرن جدید مبتنی بر توسعه دیجیتالی اطلاعات در شبکه‌های جهانی است. یعنی بانک‌ها باید مدل کسب‌وکار، معماری و ساختار سازمانی خود را تغییر دهند. هدف از این مقاله تاکید بر داشتن نگرشی جدید در توسعه ابزارهای پرداخت الکترونیک و به کارگیری فناوری های نوین از قبیل شبکه های اجتماعی است، تا از طریق آن بانکها بتوانند نسبت به حفظ مشتریان قدیمی خود و همچنین جلب مشتریان جدید اقدام نمایند به نحوی که بتوانند در روند رو به رشد تراکنش های دیجیتالی، سهم بیشتری از مبالغ و تعداد تراکنش های حوزه ی پرداخت الکترونیک را به خود اختصاص دهند.

بانکداری دیجیتال (بانکداری بدون شعبه)
نسخه قابل چاپ
پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری«عصر اعتبار»، چشم انداز بانکداری در حال تغیرات اساسی است، نه به دلیل وجود تکنولوژی دیجیتال، بلکه فناوری سبب شده که جوامع اجتماعات و دولت ها، در حال تغییر و مهاجرت  فکری شوند.
    شرکت ها و بنگاه ها که در اقتصاد بین المللی فعالیت دارند در حال حاضر کسب و کار و حاشیه سود را از بانکها ربوده اند.  شرکت ها و سازمان ها در ایران زمانی پدیدار می شوند که ایران به نظام اقتصاد بین المللی وارد شود و آنگاه اینگونه شرکتها رقبای قوی در این زمینه برای بانک ها خواهند شد.
    در قرن اخیر بانکداری مبتنی بر توسعه پول کاغذی و انتقال در شبکه‌های محلی بود، ولی در قرن جدید مبتنی بر توسعه دیجیتالی اطلاعات در شبکه‌های جهانی است. این یعنی بانک‌ها باید مدل کسب‌وکار، معماری و ساختار سازمانی خود را تغییر دهند. مدل‌های کسب‌وکار مطمئناً باید بر پایه سامانه‌های یکپارچه سرویس‌های مالی باشند. ما با صنعت جدید فناوری‌های مالی (Fin Tech) مواجه هستیم، یعنی گسترش داده در شبکه جهانی. ارزش در این شبکه تغییر کرده است. قبلاً پول به‌عنوان یک ارزش در شبکه مطرح بود، اما در حال حاضر ارائه سرویس به هر کاربری ارزش است.
    در اقتصاد امروز، ساختن و تولید همه چیز مقرون به صرفه نیست و این راهی ناکارآمد است در این صورت بایستی بانکها با رویکردی استراتژیک به صورت متحد عمل نمایند و در مسیر تغییر به سمت دیجیتالی شدن باید اجزای مختلف را یکپارچه کنند. در این راه معماری، ساختار و مدل کسب و کار نیز تغییر خواهد کرد.
    از دیدگاه یک بانکدار غیر دیجیتالی عوامل زیر تاثیرگذار می باشند؛
    روابط چهره به چهره
    رسانه های اجتماعی فقط زیرجلدی هستند
    بازار فناوری تلفن های همراه هوشمند داغ است
    دیجیتال یک کانال است
    مساله اصلی فناوری است
    بدون پول زندگی ممکن نیست
    اصل اول بانکداری سنتی «روابط چهره به چهره» است. این اصل میگوید که روابط باید رو در رو باشد. ما در توزیع فیزیکی اسکناس با مردم در اداره و در شعب خود در ارتباط هستیم، مشتری برای انجام بسیاری از کارها مانند افتتاح حساب یا دریافت وام مجبور است به شعبه مراجعه کند، سوال بپرسد، فرم پر کند و امضا بدهد. با دقت بیشتر میبینیم که درزمان کوتاهی مردم ترغیب شدند تا از بانکداری موبایلی استفاده نمایند. یکی از دلایل این امر سهولت استفاد از نرم افزارهای تلفن های همراه هوشمند است، که کاربران به وسیله ی آنها می توانند با سهولت نسبت به انجام امور بانکی خود مبادرت ورزند.  
    در بانکداری دیجیتال شعب فیزیکی بسته خواهند شد و در دنیای دیجیتال شعبه به عنوان محلی برای ارائه خدمات مشتری، موقعیت خود را از دست داده و به سمت تلفن همراه و صفحه های نمایش دیجیتالی سوق پیدا کرده است.
    روند افزایش استفاده از خدمات آنلاین


    این نمودار ها نشان دهنده این است که تعداد و مبلغ تراکنش ها در حال افزایش بوده که یکی از دلایل آن فراگیر شدن استفاده از ابزارهایی از قبیل موبایل واینترنت می باشد.هر چند که استفاده از آنها در سالهای گذشته کم بوده ولی در  حال حاضر روند آن رو به افزایش می باشد.
    حال بایستی دید چگونه بانکی که مشتری خود را نمیبیند با آن در ارتباط باشد و آنها را درگیر فرایند بانکی خود کند. بسیاری از افراد در مقابل ایده بانکداری دیجیتال مقاومت میکنند، زیرا می خواهند با افراد در ارتباط مستقیم باشند که با آنها صحبت کنند و خواهان درگیر کردن مشتری در فضای فیزیکی شعبه هستند.
    می توان به جرات گفت اگر فکر می کنیم باید روابط را در شعب ایجاد کنیم تا 15 سال آینده این موضوع در اقتصاد بین المللی و شاید در جمهوری اسلامی ایران، موضوعی بی ربط خواهد بود. شعبه در راس هسته ی بانکداری دیجیتال است و مشتری تصمیم میگیرید که آیا می خواهد در شعبه باشد یا خیر و تنها یکی از این دو گزینه را دارد.
    امروزه حتی میز کار ما، یادداشت های ما و تمامی وسایلمان به صورت دیجیتال در آمده اند. روابط فردی در شبکه های اجتماعی برقرار است، از شبکه های اجتماعی که جوامع با آن بیشتر آشنا هستند می توان به تلگرام، وایبر، فیس بوک، توییتر، لینکدین و غیره اشاره نمود و خیلی از مواقع مردم با افرادی در ارتباط هستند که تاکنون از نزدیک آنها را ندیده اند اما هر روز در شبکه با آنها صحبت می کنند و اگر در زمانی با آنها برخورد کنند احساس می کنند که سالهاست آنها را می شناسند. بنابراین می توان نتیجه گرفت در اقتصاد مشارکتی همه چیز به صورت شفاف در سطح جهانی به اشتراک گذاشته می شود و دیگر هیچ چیز راز و پنهان نیست.
    حال اگر تصور کنیم که همه چیز فقط بازرگانی، تجارت، سود آوری، پول، سرمایه گذاری و مدیریت ریسک است باید به مهم ترین عنصر و اصلی ترین عامل بقا و رقابت یعنی جوامع انسانی دقت بیشتری داشته باشیم.
    به عنوان مثال اگر بانکی به تنهایی و بدون هماهنگی با بانک های دیگرتصمیم به گرفتن کارمزد خدمات خود از مشتریان نماید، میتوان چنین گفت که در شبکه اجتماعی مشتریان به یک همسویی می رسند و باعث رفتن مشتریان از آن بانک خواهد شد.
    شاید در ایران این اتفاق در یک بازه زمانی دیده شود که برای هر بانکی ریسک زیادی را ایجاد می نماید زیرا اگر هر بانکی علاقه خود را به اجتماع نشان ندهد اجتماع نیز به بانک علاقه ای نخواهد داشت و بانک تنها خواهد ماند.
    در آینده جوامع و روابطی ایجاد خواهد شد که دیجیتالی هستند نه بومی. همان طور که می دانید بانک ها در زمینه تلفن همراه سرمایه گذاری زیادی انجام می دهند زیرا تلفن همراه حقیقتاً پر رونق است، تلفن همراه یک رایانه هوشمند کوچک در جیب مشتریان است که امکان به اشتراک گذاری همه چیز را به صورت آنی و جهانی فراهم می سازد.
    میلیاردها انسان در اقصی نقاط جهان توسط این دستگاه به هم متصل هستند و روابط و حتی مبادلات فرد به فرد بین آن ها ایجاد شده است.با تلفن همراه هر کاری می توانید انجام دهید می توانید موجودی حساب بگیرید، پرداخت ها را انجام دهید.تلفن همراه فناوری پرطرفداری است زیرا دسترسی به فناوری را ارزان کرده و استفاده و یادگیری آن سریع و بدون زحمت است.
    ولی در آینده همه وسایل الکترونیکی با استفاده از اینترنت اینگونه کارها را انجام می دهند و شاهراه اصلی همه این موضوعات اینترنت می باشد و هر دستگاهی که دارای چیپ های انتقال اطلاعات و ارتباطات باشد توانایی این عملیات را دارد.
    یعنی اگر سرعت تغییر را مشاهده کنیم خواهیم دید که شبکه های اجتماعی با چه سرعتی در کشورها فعال و راه اندازی گردید، میتوان چنین بیان نمود که خرده فروشی در آینده نزدیک حتی با سرعتی بیش از آنچه ما میتوانیم تصور کنیم تغییر می یابد. حال اگر به بررسی اقتصاد جوامع بپردازیم به انقلاب‏هایی در صنعت اقتصاد مالی بر میخوریم که می توان آنها را به موارد ذیل تقسیم بندی نمود:
    انقلاب کشاورزی- سکه
    انقلاب صنعتی- اوراق بهادار و چک
    انقلاب خدمات- کارت های اعتباری
    انقلاب اطلاعات- چیپ ها
    دیجیتالی شدن به معنی اضافه کردن یک کانال به کانال های قبلی نیست بلکه دیجیتالی شدن فرایندی زنده و جاری در سازمان است در اصل شما یک هسته دیجیتالی ایجاد نموده اید و مدام این هسته را از نو ابداع می‏کنید و فرایندی ایجاد می نمایید که این فرایند یک سفر بی انتهاست بنابراین دیجیتالی شدن یک کانال نیست بلکه یک هسته است که تمام توانایی ها برای افزایش قدرت هسته دیجیتال و فناوری است.
    هنگامی که در فکر برقراری ارتباط با مردم هستیم نسل جدید گوشی های هوشمند به ابزاری برای احراز هویت تبدیل میشوند،بعنوان مثال گوشی های تلفن همراه و تبلت هابه سیستم های تشخیص اثر انگشت مجهز هستند که از نظر امنیتی بسیار بیشتر از کارت ارزش دارد، بنابراین برای وصل شدن به افراد در نظام بانکی نیازمند وجود ابزارهایی برای احراز هویت خواهیم بود.
    بسیاری از اقتصاد دانان و بانکداران بر این باور هستند که پول همه چیز را کنترل می کند ولی می توان گفت در عصر حاضر و آینده، داده ها همه چیز را کنترل می کنند که مثال بارز آن پول های مجازی است که در سالهای اخیر وارد بازار شده است که محبوب ترین آنها بیت کوین (bit coin) است.
    بیت کوین با استفاده از تکنولوژی همتا به همتا و بدون هیچ مرجع یا بانک مرکزی، کار می کند؛ تراکنشها را مدیریت کرده و بیت کوینهایی صادر می کند که توسط شبکه بطور دسته جمعی ساخته می شوند بیت کوین متن باز است، طراحی آن عمومی است، هیچکس مالک آن نیست یا آنرا کنترل نمی کند وهمه می توانند در آن مشارکت کنندبا این همه ویژگیهای بی نظیر بیت کوین کاربردهای هیجان انگیزی دارد که نمی توان در هیچیک از سیستمهای پرداخت پیش از این پیدا کرد.
    پس به این نتیجه میرسیم که ارتباط از نوع چهره به چهره به ارتباط صفحه به صفحه تبدیل می شود. رسانه های اجتماعی فقط محل ملاقات نیستند. دیجیتال یک کانال نیست بلکه هسته اصلی است، فناوری های نوین همه جا را گرفته ولی انسانیت مهم تر است و پول دنیا را نمی چرخاند بلکه اطلاعات و داده است که حکمران آینده و کنترل کننده است.
    در حال حاضر ما در دنیایی متفاوت زندگی میکنیم که مسئله توزیع فیزیکی اطلاعات در شبکه جهانی مطرح است. در آینده سه چالش برای بانک های ما وجود خواهد داشت زیرا نیاز داریم که مدلی جدید از کسب و کار، معماری جدید و ساختار جدید سازمانی داشته باشیم.
    مدل کسب و کار دیجیتالی   □(→┴(میشود تبدیل) )  مدل کسب و کار سنتی و فیزیکی
    فناوری دسترسی پذیری   □(→┴(میشود تبدیل) )  فناوری کانال محور است
    ساختار سازمانی مشتری مدار  □(→┴(میشود تبدیل) )  ساختار سازمانی محصول محور
    باید باور کرد که چیزی را که مشتری از بانک میخواهد ارزش است نه قیمت، قیمت بخشی از ارزش است و علاوه بر آن مواردی از قبیل رفاه و خدمات، سازگاری، شفافیت و استمرار و ... نیز برای مشتری اهمیت دارد.
    چیزی که در آینده برای مشتری مهم و زیاد  است در بازار رقابت بین المللی ارائه محصولی بهتر یا خدماتی بهتر یا تجربه ای بهتر به مشتریان است، که رسیدن به این نوع نگرش با فن آوری جدید و نوین بر پایه اطلاعات بانکداری دیجیتال رقم می خورد. حقیقت محض جدید این است که تکنولوژی باعث تغییر در صلاحیت فردی و شیوه زندگی می شود. آداب سرویس دهی ارتقا یافته و با رقابت و فناوری به جلو رانده می شود. همچنین ارزش‏های مشترک موفقیت را تبیین می کنند و در نهایت مشتریان کمک و پشتیبانی بیشتری می خواهند وگرنه جای دیگری را برای دریافت خدمات موردنیاز خود انتخاب می کنند. با توجه به موارد فوق الذکر بایستی به طرف بانکداری دیجیتال حرکت کنیم تا در جوامع بین المللی پویا و قابل انتقال تغییر پذیری را در بانک خود داشته باشیم در غیر این صورت بانکی ورشکسته خواهیم بود.

    جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصراعتبار (http://telegram.me/asretebar ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.

    نویسنده: داور پورغلامعلی - دانشجوی کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران
    برچسب ها
    پورسعید خلیلی